کد مطلب:1790 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:474

(24) رضا
رضا حالتی نفسانی و به معنای خشنودی از قضای الهی است زیرا قضای خداوند، تحقق اراده محبوب است و محب، اراده محبوب را بر اراده خویش مقدم می دارد. كسی كه به مقام رضا برسد نه تنها به قضای پروردگار اعتراضی نمی كند، بلكه از آن خشنود است برخلاف انسان صابر كه ممكن است در باطن از مصیبت ها ناخشنود باشد ولی خود را از اعتراض باز دارد. بنابراین می توان گفت صبر ترك اعتراض ظاهری است ولی رضا ترك اعتراض است ظاهرا و باطنا.





رضا نحوه برخورد مؤمن با قضای الهی است ولی شكر نحوه برخورد مؤمن بانعمت پروردگار است. بسا كه قضای الهی در نزد مؤمن نعمت انگاشته شود؛ چرا كه قضای الهی برای مؤمن وسیله قرب است، هر چند به ظاهر مطلوب نباشد.







منشأ رضا

همه موجودات و همه وقایع از خداوند صادر شده است و خداوند حكیم و خیر است. نظام هستی نیز نظام احسن و اصلح است و آن چه بر انسان مؤمن می گذرد مصلحت اوست كه خداوند برای او خواسته است. معرفت به این حقایق كافی است تا انسان بداند اعتراض به قضای الهی، نادرست و خلاف عقل است. از امام صادق روایت شده است:





قال اللَّه عزوجل عبدی المؤمن لا اصرفه فی شی ء الا جعلته خیرا له فلیرض بقضائی...؛ (217)





خداوند فرمود بنده مؤمنم را به هر سو بگردانم برای او خیر است. پس باید به قضای من راضی باشد...





كسی كه خداوند را این گونه بشناسد، می تواند راضی به قضای الهی باشد. از همین روست كه امام صادق(ع) فرموده اند:





ان اعلم الناس باللَّه ارضا هم بقضاءاللَّه؛ (218)





داناترین مردم به خدا راضی ترین آنها به قضای خداست.





اگر چنین معرفتی به خداوند در اثر طاعت از پوردگار و انس با او با محبت همراه شود، رضایت از قضای خداوند حاصل می شود؛ زیرا محب، همه چیز محبوب را دوست دارد و اراده و فعل او را بر اراده و فعل خویش ترجیح می دهد. قضای الهی حتی اگر آزردگی جسم بنده مؤمن را پدید آورد، چون او می داند كه این آزردگی ناشی از اراده و فعل محبوب است آن را خوش می دارد؛ زیرا محبوب او حكیم و خیرخواه است و خداوند آن چه را برای مؤمن مقدر می كند كه به مصلحت اوست. كسی كه رنج و درد جراحی را برای دست یافتن به سلامتی تحمل می كند هیچ گاه از عمل طبیب آزرده خاطر نمی شود و حتی از او سپاسگزار است. حال تصور كنید كه طبیب، حكیمی بی خطا و محبوبی بی نظیر باشد؛ در این صورت رضایت از فعل او قطعی است.





محبت مؤمن به خداوند گاه چنان است كه قلب او آكنده از عشق به خدا می شود و از هر چیز دیگری جز توجه به محبوب غافل می شود. او در چنین مواردی از هیچ پیش آمدی آزرده نمی شود و وقتی آزردگی پیش نیاید، محب حتی به نتایج بعدی قضای پروردگار توجه نمی كند تا مصلحت بودن آن او را راضی سازد؛ بلكه فعل محبوب هر چه باشد خوشایند اوست و به آن راضی است. بنابراین رضا نتیجه ایمان و معرفت یقینی به خداوند و محبت اوست.







آثار رضا

رضا به قضای الهی پیش از هر چیز آرامش و رضایت از زندگی را پدید می آورد و از زیاده خواهی و اضطراب ناشی از آن جلوگیری می كند. امام صادق(ع) می فرماید:





ان اللَّه بعدله و حكمته و علمه جعل الروح و الفرح فی الیقین و الرضا عن اللَّه - تعالی - و جعل الهم و الحزن فی الشك و السخط؛ (219)





خداوند به عدل و حكمت و علمش آسایش و شادمانی را در یقین و رضا از خداوند تعالی قرار داده و غم و اندوه را در شك و سخط نهاده است.





كسی كه چنین آرامشی داشته باشد، قلبی آماده برای عبادت خواهد داشت و در آخرت از عذاب خداوند ایمن و در رضوان او آسوده خواهد بود. در روایت آمده است كه پیامبر فرموده اند:





گروهی از امت من با بال هایی كه خداوند به آن ها می دهد از گورهایشان به سوی بهشت پرواز می كنند و از هر نعمتی كه بخواهند بهره می گیرد. ملائكه از ایشان می پرسند: آیا شما محاسبه شدید؟ آنان پاسخ می دهند: محاسبه نشدیم. می پرسند: آیا از صراط گذر كردید؟ پاسخ می دهند: ما صراط را ندیدیم. می پرسند: آیا جهنم را دیدید؟ می گویند: نه می پرسند در دنیا چگونه عمل كردید؟ پاسخ می دهند به سبب دو ویژگی به این درجه رسیده ایم در خلوت معصیت خدا نكردیم و به قسمت اندك خود راضی بودیم. (220)





آسودگی آخرت، اثر دیگری از آثار رضاست. در روایت آمده است:





من رضی من اللَّه عزوجل بالقلیل من الرزق رضی اللَّه عنه بالقلیل من العمل؛ (221)





كسی كه به روزی اندك راضی باشد، خداوند از او به سبب عمل اندك راضی می شود.





كسی كه فقر را تحمل می كند، اگر از خدا راضی باشد پاداش دریافت می كند. در روایت آمده است:





اعطوا اللَّه الرضا من قلوبكم تظفروا بثواب فقركم و الا فلا؛ (222)





رضایت قلبی خود را به خدا دهید به پاداش فقرتان می رسد و گرنه از فقرتان بهره نخواهید داشت.





رضا به قضای الهی، به طور كلی پاداش الهی را در پی دارد؛ خواه رضا به فقر باشد و یا هر قضای دیگری. امام باقر(ع) فرموده اند:





من رضی بالقضاء اتی علیه القضاء و عظم اللَّه اجره؛ (223)





كسی كه به قضای الهی راضی شود قضای الهی بر او می گذرد و خداوند پاداش او را بزرگ می دارد.





یكی از آثار رضای بنده از پروردگار، رضای خدا از اوست. در روایت آمده است كه موسی به خدا عرض كرد: پروردگارا مرا به كاری راهنمایی كن كه رضای تو در آن باشد. خداوند متعال فرمود: ان رضای فی رضاك بقضایی (224) رضای من، در رضای تو به قضای من است.





كسی كه به قضای الهی راضی باشد، در شمار صدیقین قرار می گیرد. از امام صادق(ع) روایت شده است:





عبدی المؤمن لا اصرفه فی شی الا جعلته خیراً له فلیرض بقضایی و لیصبر علی بلایی و لیشكر نعمایی اكتبه یا محمد! من الصدیقین عندی؛ (225)





خداوند فرمود بنده مؤمنم را به هر سو بگردانم برای او خیر است. پس باید به قضای من راضی باشد و بر بلای من صبر كند و نعمت های مرا سپاسگزارد. اگر چنین كند ای محمد! او را در شمار صدیقین نزد خود ثبت می كنم.





رضا به قضای الهی آثار اجتماعی نیز دارد. این آثار از یك سو ناشی از آرامش حاصل از رضاست و از سوی دیگر ناشی از آن است كه فرد راضی به قضای الهی در مواجهه با تقصیر و قصور افراد دیگر، مقابله خشم آلود و كینه جویانه نمی كند. ترك زیاده خواهی، اثر دیگر رضاست كه نتایجی اجتماعی در بردارد. كسی كه زیاده خواه نیست به حقوق دیگران تعدی نمی كند و مردم از آزار و اذیت او در امان هستند.







آیا رضای به قضای الهی با تلاش و دعا در تنافی است؟

رضا به قضای الهی، خشنودی از هر چیزی است كه پیش می آید و حوادث زندگی انسان را تشكیل می دهد. ممكن است كسی بگوید: مؤمن اگر برخی پیش آمدهای زندگی را مكروه نمی دارد و از وقوع آنها راضی است چرا دعا می كند تا از او دفع بلا و بیماری و فقر شود؟ آیا ممكن است گفته شود: رضا به قضای الهی با تلاش برای رفع اموری همچون گناه و فقر و بیماری از اجتماع سازگار نیست. پاسخ مشترك این دو اشكال، این است كه اولا همه تلاش ها و دعاها برای انسان مؤمن، اسبابی هستند كه خداوند اراده كرده است واسطه پدید آمدن مسببی خاص باشند.





استخدام این اسباب در واقع تسلیم شدن به سنت و اراده خدا و پذیرش یك قانون الهی در جریان یافتن امور است و اگر این مطلب را بپذیریم رضای به قضای الهی وقتی كامل است كه بنده مؤمن به سنن پروردگار نیز راضی باشد و اسباب را برای نیل به اهداف مورد رضای خدا به استخدام آورد و نتیجه دعا و تلاش را هر چه باشد بپذیرد و از آن خشنود باشد؛ هر چند با گمان و پیش بینی او سازگار نباشد. اگر چه انسان در مقام رضا بر این باور است كه هر چه پیش می آید به اراده خداوند است و مصلحت او را در بر دارد ولی به این نكته هم باور دارد كه هر پیش آمدی بنابر عللی مصلحت او را تأمین می كند واز جمله علل و عوامل مؤثر در این مصلحت خود اوست یعنی ویژگی های فردی و شایستگی های او در نزد خداوند چنان است كه خداوند حوادثی خاص را برای او و به مصلحت او رقم می زند. پس اگر او بكوشد و از خدا بخواهد كه شایستگی های بیشتری داشته باشد تا حوادثی دیگر و مناسب تر با تقرب او پیش ایند، از حالت رضا خارج نشده است. مثلا اگر كسی برای درمان بیماری و رفع فقر دعا می كند، بر این باور است كه در شرایط سلامت و غنا توانایی بیشتری برای عبادت و نزدیكی به خداوند خواهد داشت. چنین فردی در واقع دعا می كند كه خود او شایسته فراهم آمدن شرایط مناسب تر گردد و در عین حال می داند كه اگر او قادر به قدرشناسی و اغتنام فرصت ها و امكانات نباشد خداوند دعای او را مستجاب نخواهد كرد و او بر این عدم استجابت راضی و خشنود خواهد بود.





از طرف دیگر سیره انبیاء و اولیا گواه است كه هیچ گونه تنافی میان دعا و رضا نیست؛ چرا كه معصومین از بالاترین مراتب رضا برخوردار بودند و در عین حال بسیار دعا می كردند. آنان امر به معروف و نهی از منكر می نمودند و در این راه جان خود را فدا می كردند، در حالی كه از مقام رضا برخوردار بودند. علت این تلاش ها چیزی جز تسلیم بودن در برابر خداوند متعال و سنت و قانون او نیست.





در قرآن كریم و روایات نیز، مؤمنان به دعا و تلاش ترغیب شده اند؛ در حالی كه در همین قرآن و روایات درباره مقام رضا و فضیلت آن بسیار سخن گفته شده است. این خود بهترین دلیل بر عدم تنافی میان آنهاست، زیرا كه در كلام خداوند و معصومین تعارضی وجود ندارد و هیچ یك از پاره های وحی با هم در تنافی نیستند. پس باید معنای درست رضا و دعا را دریافت، همان گونه كه در قرآن و احادیث مورد نظر بوده و هست.







سؤالات

1 - تعریف رضا چیست؟





2 - تفاوت بین رضا و شكر در چیست؟





3 - چرا اعتراض به قضای الهی خلاف عقل است؟





4 - توضیح دهید چرا طبق فرموده امام صادق(ع) داناترین مردم به خدا راضی ترین آنها به قضای خداست؟





5 - برخی از اثار رضا و خشنودی به قضای الهی را بنویسید؟





6 - طبق فرمایش پیامبر اكرم(ص) آنان كه در خلوت معصیت نمی كنند و به قسمت كم خود راضی و خشنودند در قیامت چه وضعی دارند؟





7 - در مورد رضا به قضای الهی دو روایت نقل كنید؟





8 - اثار اجتماعی رضا به قضای الهی را بیان كنید؟





9 - چگونه راضی بودن به قضای الهی با تلاش و دعا برای بهتر شدن وضع بنده منافات ندارد؟







--------------------------------------------------------------------------------



پی نوشتها

217 - اصول كافی، ج 2، باب الرضا بالقضاء.





218 - همان.





219 - جامع السعادات، ج 3، ص 204.





220 - محجة البیضاء، ج 8، ص 88.





221 - همان.





222 - همان.





223 - جامع السعادات، ج 3، ص 204.





224 - همان.





225 - اصول كافی، ج 2، باب الرضا بالقضاء.